زندگیم برای تو...
تاريخ : یک شنبه 6 اسفند 1386 | 8:15 PM | نويسنده : حدیثه

روزی فراخواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده و_به هزارعلت دانسته وندانسته_

زندگیم به پایان رسیده است،درچنین روزی تلاش نکنید به شکل مصنوعی وبا استفاده از دستگاه،

زندگیم رابه من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید.بگذارید آن ر "بسترزندگی" بنامم.بگذارید جسمم

به دیگران کمک کند تا به حیات خود ادامه دهند.

چشمانم رابه انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب و چهره ی یک نوزاد را ندیده است.

قلبم را به کسی بدهید که از قلب جزخاطره ی دردهای پیاپی و آزاردهنده چیزی به یاد ندارد.

خونم رابه نوجوانی بدهید که اورا از تصادف خودرو بیرون کشیده اند وکمکش کنید تا زنده بماند و

نوه هایش را ببیند.

کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به دستگاهی ماشینی بستگی دارد که هرهفته خون

اورا تصفیه می کند.

استخوان هایم،عضلاتم،تک تک سلول هایم واعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به

پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید.

هرگوشه از مغز مرا بکاوید،سلول هایم را اگر لازم شد،بردارید وبگذارید به رشد خود ادامه دهند

تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دورگه فریاد بزند؛ودخترک ناشنوایی زمزمه ی باران

را روی شیشه ی اتاقش بشنود.

اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید،بگذارید خطاهایم،ضعف هایم و اشتباهاتم باشد.

گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپاری؛واگر گاهی دوست داشتید یادم کنید،کار خیری

انجام دهید یا به کسی که نیازمند شماست ،کلام محبت آمیزی بگویید.

اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید،همیشه زنده خواهم ماند...



نظرات شما عزیزان:

فردین
ساعت16:53---7 شهريور 1392
سلام خوبی عزیز وب خوشکلی داری به ماهم سری بزن
پاسخ:ممنون عزیزم. چشم حتمأ.


سارا
ساعت11:53---16 خرداد 1392
baese eftekhare ke ba weblog nevi30 me3 shoma ashna sham ,linket mikonam
پاسخ:ممنونم دوست عزیز.منم لینکت مینکم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: